- آیا تاکنون برایتان پیش آمده که در محیط کاری موظف به یادگیری یا انجام کاری باشید که آموزش آن را در دوران تحصیل ندیده باشید؟
- آیا تاکنون در محیط کار تحت آموزشهای بی کیفیت قرار گرفته اید؟
- آیا همکارانی داشته اید که با کار گروهی مخاف باشند و در انتقال دانش به سایر همکاران کوتاهی کنند؟
- چندین بار سرخوردگی بخاطر کمبود دانش حرفه ای در محیط کاری خود تجربه کرده اید؟
- آیا میدانید بیش از ۵۰% آموزشهای حرفه ای در محیط کار ، نامفید و غیر کاربردی هستند؟
بسیاری از دانشجویان و تازه فارغ التحصیلان در بازار کاری و حرفه ای ایران با مشکلاتی که در قسمت بالا گفته شد روبرو هستند. بارها و در طول سنوات خدمت در حوزه انفورماتیک ایران با مشکل انتقال دانش حرفه ای شخصا روبرو بوده ام. سالهای دور که وارد محیط کاری شدم برای اولین بار متوجه شدم گردش دانش در حوزه انفورماتیک بسیار ضعیف و ناقص صورت میگیرد .در آن زمان مسئولیت پروژه خاصی بر عهده من گذارده شد که هیچ دانش اولیه ای در باب آن نداشتم، جالب تر این بود که هیچ کدام از همکاران و متخصصان سازمان حاضر نبودند دانش آن را به من منتقل کنند بنابراین تمام دردهایی که یک تازه وارد در دنیای حرفه ای میبایست متحمل شود را تحمل کردم و توان خود را بکار بستم برای اینکه در حوزه ای که فعالیت میکنم این آسیب را خود به دیگران وارد نکنم .
در طول سالیان کاری متوجه شدم که نبود آموزش درست در محیط حرفه ای آسیبهای زیادی به همراه دارد، از جمله :
- فرار مغزها : بزرگترین آسیبی که شاهد آن بودم مهاجرت جوانانی بود که از دانشگاه وارد محیط کاری شده بودند و بعد از طی چند ماه تا حتی چند سال با پیدا نشدن کورسوی امیدی از بازار کار حرفه ای ، روانه کشورهای خارجی شدند. نکته جالب اینجاست که اکثر دوستانی که به قصد کار، مهاجرت کرده اند بسیار موفق و نامدار در بیرون از مرزهای کشورمان شده اند.
- عملکرد ضعیف : عده ای از دوستان به روال ضعیف کاری و رشد نکردن در محیط حرفه ای خو میگیرند از این رو علیرغم تحصیلات عالیه و توانمندیهای ذاتی، قبول میکنند که کارهای ضعیف با برونداد اندک را انجام دهند. بسیاری از این دسته میتوانستند بازار کاری ایران را متحول کنند ولی از دست میروند و به عملکردهای ضعیف خود راضی میشوند.
- سیکل معیوب, چرخش ناقص دانش ، نقص در انجام کارهای تخصصی : تا کنون مشاهده کرده اید عده ای از متخصصین قدیمی یک سازمان تمایل به انتقال دانش به جوانترها ندارند، بسیار زیاد دیده میشود که متخصصین در ایران به علت عدم احساس امنیت شغلی خود، در انتقال دانش تنگ نظری دارند و اطلاعات را به شکل ناقص یا حتی بعضا نادرست به همکاران خود منتقل میکنند. متاسفانه سیکل معیوبی در این سازمانها بوجود می آید، دانش نادرست یا ناقص باعث کار ناقص یا نادرست میشود. این چرخه تا جایی ادامه خواهد داشت که صدمات مالی به سازمان خواهد خورد. شکست بسیاری از پروژه ها و طرحها در ایران به علت نبود دانش کافی، اتفاق میافتد.
- شغلهای اشتباهی: بسیاری از فارغ التحصیلان دانشگاهی به علت ندانستن ماهیت بعضی از شغلها وارد بازار کاری شده و به هوس داشتن کار در دام شغلهای اشتباهی میفتند، ابتدا اگر این نیروهای تازه نفس آموزش کامل ببیند ممکن است از دام شغل اشتباهی رها شوند ولی تعداد بسیار زیادی از تازه نفسان عرصه های کاری مختلف مدتهای مدید در یک سازمان سرگرم کاری هستند که ماهیت دقیق و عمیق آن را نمیشناسند. چرخه مزبور ممکن است چندین ضرر به همراه بیاورد، از دست رفتن زمان هم برای سازمان هم برای نیروی جدیدالورود ، از دست رفتن منابع انسانی و مالی سازمان و جایگزینی نیروی انسانی، هزینه بیش از دوبرابر به سازمان تحمیل میکند.
این موارد مختصری از آسیبهای نقص انتقال دانش در محیطهای کاری بود، حال فرض کنیم اگر انتقال دانش به شکل درست در سازمانها ارائه میشد و چه محسناتی در پی داشت:
- ایجاد تمایل و علاقه به کارگروهی
- نداشتن ترس از انتقال دانش توسط متخصصین مجرب سازمان
- نداشتن ترس از دست دادن جایگاه شغلی
- رشد سازمانی به موقع : یک تازه وارد دقیقا میداند در کدام مجرای کاری به چه شکلی در سازمان رشد خواهد کرد.
- مورد حمایت قرارگرفتن تازه واردان و حمایت از آنها
- جلوگیری از فرار مغزها
- پرورش نیروی متخصص سطح بالا
این موارد تنها گوشه ای از اتفاقاتی است که فقط در صورت تعمیر چرخه معیوب انتقال دانش اتفاق میافتد، شما میتوانید ثمردهی جوانانی که از ایران به نیت زندگی بهتر رفته اند که مورد بررسی قرار دهید، اگر سرمایه هایانسانی ما در داخل کشور بودند و جایگاهی برای رشد و توسعه آنها وجود داشت وضعیت کنونی ما چگونه بود؟
اما در هر نقدی باید راهکاری باشد، با توجه به تجربه سالیان کاری آموخته ام برخی از این اصلاحات از خود انسانها برخی از محیط آموزشی و برخی از محیط کاری است. از اینرو چند راهکار برای کم کردن آسیبهای آموزشی در محیط کاری را ارائه میکنم:
- تشکیل کارگروههای حرفه ای در دانشگاهها برای آماده سازی دانشجویان و آشنایی با محیطهای کاری
- کاربری کردن آموزشها در دانشگاهها و خارج شدن از فضای آکادمیک خشک
- برگزاری نشستهای تخصصی/حرفه ای با همکاری سازمانها و دانشگاهها
- برگزاری نمایشگاهها که شرکتها و سازمانهای تخصصی موضوعات کاری خود را تشریح کنند و قبل از ورود دانشجویان به بازار کار، اطلاعات کافی درباره نحوه انجام کار در بازار واقعی داشته باشند.
- اساتید دانشگاه تجربیات کاری و حرفه ای خود را به دانشجویان منتقل کنند .
- اساتید دانشگاه به صورت پروژه های پاره وقت و ساعتی دانشجویان را درگیر پروژه های عملی کنند.
- مدیران سازمانها نشستهای هدفمند با هیات علمی دانشگاهها داشته باشند تا نیازمندیهای تخصصی طرفین تشریح گردد.
- به متخصصین با سابقه آموزش داده شود که در انتقال دانش هیچ تهدیدی برای آنها وجود نخواهد داشت.
- کلاسهای آموزشی مرتبط با محیط کار از حالت تئوری به عملی تبدیل گردد.
به قلم: یاسینه پورابراهیم
“یادمان باشد برای اینکه دنیا را جای بهتری برای زندگی بسازیم از خودمان باید شروع کنیم”